من و محبوب ترین داستان دنیا

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دلنوشته//وارونه

بیا از نو همدیگر را « وارونه » از آخر بنویسیم...

خدا را چه دیدی ؛ شاید از آخر آشکارا به هم « رسیدیم »...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 180 تاريخ : يکشنبه 9 آبان 1395 ساعت: 6:18

دلنوشته//سر خط

چه غروب دلگیری است غروب جمعه...

هر بار مرا دست و پا بسته کشان کشان میآورد بر بالای سر «خاطراتمان» مینشاند ؛ مرا به بغض وا میدارد و خود بلند بلند میخندد

«سرخط» دل اینجاست...

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته نقطه سر خط,دلنوشته های نقطه سر خط, نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 187 تاريخ : يکشنبه 9 آبان 1395 ساعت: 6:18

دلنوشته//چشمانم

امشب را قول داده ام که کمی بخوابم...

دیشب « چشمانم » شکایت کردند ...

 از پرکاری ...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 159 تاريخ : يکشنبه 9 آبان 1395 ساعت: 6:18

دلنوشته//شمردن

شمردن را این روزها بهتر فرا میگیرم ، بیشتر به یاد میسپارم ...

چون « دلتنگی» را میشمارم ...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 181 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 8:47

دلنوشته// گذر

از اینجا که بگذرم ، دیگر غرق هیچ نگاهی نمیشوم ...

قول میدهم ...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته گذر زمان,دلنوشته گذر عمر,دلنوشته درباره گذر عمر,دلنوشته های گذر زمان,دلنوشته های گذر عمر, نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 157 تاريخ : جمعه 7 آبان 1395 ساعت: 8:47

دلنوشته// صفحه های مبهم

ای که جان فدایت ... تو‌میدانی راز اشکهایم را آنگاه که خیره به خیالت میشوم ... تو میدانی حال کودکی را که با تو شوق پرواز داشت ... تنها تو میدانی در آیینه چه میگذرد بین من و خودم ... هرچقدر آه و تلخی که باشد انگار میخندد ... چه تلخ است از سر کودکی دستت به سر شاخه ی هیچ آرزویی نرسیده باشد . و چه مبهم یادم در آن صبحگاه که همه را پیوند میداد جدایم ساخت ... از تو ؟ شاید هم از خودم ...
و آنان چه میدانند پشت صفحه ی روشن و مبهم تایپ چه میگذرد ...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 195 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 4:33

دلنوشته//خوشبختی

خوشبختی همیشه انتظارات چشمی ما از زندگی نیست ؛ گاهی وقتی دلخوش باشی به چیزی یعنی خوشبخت ترینی ...دلخوش بودن به یک تکه زمین ، یا به باران برای کشت دیم ، یا شاد دلخوش بودن به پیچیدن عطر گلاب توی کوچه پس کوچه های زندگی ... یا میشه دلخوش بود به یه سری عکس های قدیمی و‌خاک گرفته ...شاید هم به صدایی مبهم که سالها پیش شنیده میشه ... اما خوشبخترین لحظه اونجاییه که قلبت گیر یک لبخند شیرین باشه ، اونجایی که تک تک لحظه هات به لرزه بیافته با اخم یک نفر ... اینجای داستان دیگه رسیدن مهم نیست ،همین که برای یکبار و تا ته دنیا قلبت یه جا بلرزه خوشبختی ... و من همه ی خوشبختی ام را م من و محبوب ترین داستان دنیا...ادامه مطلب
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته خوشبختی,دلنوشته های خوشبختی,دلنوشته ی خوشبختی,دلنوشته درباره خوشبختی, نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 164 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 4:33

دلنوشته//تاوان

خسته ام از تظاهر
میخواهم برای همیشه از اینجا فریاد بزنم تورا
آری دیوانه ام ... تاوان دیوانگی چیست ؟

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته تاوان,دلنوشته های تاوان, نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 182 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 4:33

دلنوشته//دیدار

فردایی تو را خواهم دید...

نمیدانم چرا این شب لعنتی تمام نمی شود زودتر...

دلم آفتاب میخواهد؛ آفتاب فردا را میگویم...

تا همه ی دلتنگی ام را بر سر چشمانت فریاد بزنم و فقط نگاهت کنم...

فردا روز بزرگی است...

قلبم نا آرام است ؛ جوری می تپد انگار تا بحال چشمانت را ندیده اند چشمانم...

دلم کمی فردا میخواهد ...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : دلنوشته دیدار,دلنوشته های دیدار,دلنوشته لحظه دیدار, نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 200 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 4:33

دلنوشته//مرخصی

نمیدانم بی مقدمه هم میشود در پی واژه ها دوید یا شاید این خود مقدمه ای برای دلتنگی ست ؛ سالهاست در تعقیبشان هستم وقتی همه ی دنیا به اندازه ی واژه ای گمشده کوچک میشود و آن واژه غریب ترین میشود در افکارم ...

دلم کمی مرخصی میخواهد؛ یک تقاضای مرخصی چند روزه از خودم تا دور شوم از همه چیز ، به سفری دوووررر بروم ؛ به ته رویاهایم ...

Mehdi.sh

من و محبوب ترین داستان دنیا...
ما را در سایت من و محبوب ترین داستان دنیا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6tanhaii248 بازدید : 184 تاريخ : شنبه 1 آبان 1395 ساعت: 4:33

آرشیو مطالب

پيوندهای روزانه

لینک دوستان

خبرنامه